Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-02@01:37:51 GMT

مرگ زهرا و زهره

تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۳۲۵۹۳

مرگ زهرا و زهره

نقل است که دلیل خودکشی اختلاف استاد و دانشجو بر گذاشتن نام فرد دیگری روی مقاله دانشجو توسط استاد بوده است. البته من نمی توانم در مورد این نقل قول قضاوت کنم؛ اما فرض را می گیرم که درست بوده است.

من هم دانشجو بوده ام و هم بیست و چهار سال است که عضو هیئت علمی دانشگاه تهران. مقالات زیادی با بسیاری از محققان جهان منتشر کرده ام؛ مقالاتی که نام های زیادی روی آنهاست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اگر چه بسیار رعایت می کنم که مقالاتم فقط با نام کسانی باشند که سهمی در مقاله دارند، ولی گاهی پیش می آید نام هایی روی مقالات باشد که خودم راضی نبودم. گاهی به خاطر محدودیت مالی، مجبوریم برای تامین هزینه های پژوهش همکارانی از خارج را به مقاله اضافه کنیم. پرداخت هزینه های نجومی پژوهش در شرایط تحریم برایمان غیر ممکن است.

تجربه تلخی در دوران دکتری خارج دارم که وقتی برایم اتفاق افتاد تمام گوشت و پوست و استخوانم سوخت. در آمریکا و دیگر کشورها هم اینگونه نامگذاری ها رواج دارد. استادان برای تقویت رزومه برخی دانشجویان و یا همکارانشان این کار را می کنند. البته تلاش می شود که ظاهر ماجرا حفظ شود. ولی دانشجویانی که عمده کار را انجام داده اند این کار را غیر عادلانه می دانند که البته بسیاری مواقع حق دارند و گاهی هم ندارند. از زمانی که سیستم ناسالم مقاله محوری در دانشگاههای ایران (نوعی پیروی کورکورانه از سیستم آمریکایی) رواج پیدا کرد، این اتفاقات هم بسیار زیاد شد. انتظار از استادان ایرانی با دانشگاههای اروپایی فرقی ندارد ولی بودجه های پژوهشی ما گاهی هزاران برابر کمتر است. در حال حاضر بودجه ها نزدیک صفر است و ما حتی امکان یک مسافرت معمولی را هم نداریم. کم نیستند استادانی که بخش عمده حقوقشان را خرج تزهای دانشجو می کنند. البته اندکی هم هستند که منابع مالی خوب دارند و از دانشجویان سو استفاده می کنند. درست مانند شرایط بد اقتصادی که دزدی رواج پیدا می کند، در شرایط بی امکاناتی و بی بودجه ای و مدیریت های غیر علمی و سیاسی این موارد هم زیاد می شود.

البته عکس آن هم رواج دارد. دانشجویانی هستند که می آیند کار پژوهشی استادی را می گیرند و بعد با خارجی ها منتشر می کنند. حداقل دوبار پی چنین دانشجویانی به تن من خورده است. دانشجویان فرصت طلبی هستند که در این شرایط سخت کاری نتایج پروژه های استادان را به باد می دهند و می روند تا در خارج فرصت های اقامتی و غیره کسب کنند.

جامعه ای که دچار افت اخلاق شد، دانشجو و استاد ندارد. هر طرف احساس کند طرف دیگر نمی تواند کاری کند، سرش کلاه می گذارد. البته سو تفاهم هم در کشوری که مردم بلد نیستند با هم حرف بزنند کم نیست.

من از همکاران دانشگاهی و دانشجویان می خواهم که بیائیم در این موارد صحبت کنیم. ماجرای این دختر ماجرای هزاران دانشجوی دیگری است که نامهای روی مقاله هایشان می آید که حتی یکبار مقاله را نخوانده اند. دانشجویانی که بر خلاف همه جای دنیا حقوقشان پرداخت نمی شود و گرفتار مشکلات روحی زیادی هستند. اگر نمی توانیم بودجه پژوهش و امکانات و حقوق پژوهشگر را تامین کنیم، نباید دانشجو بگیریم.

برای من فرقی بین خودکشی زهرا و کشتن رودخانه زهره نیست. همان نظام آموزشی که زهرا را به خودکشی کشاند، دارد با بی اخلاقی یک عده استاد نما و مهندس رودخانه زهره را می کُشد. اینها نشانه های سقوط آموزش عالی، سقوط علم، سقوط اخلاق و به عبارتی سقوط یک سرزمین است.

* استاد دانشگاه تهران

۶۵۶۵

کد خبر 1703092

منبع: خبرآنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۳۲۵۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دموکراسی دروغین آمریکا و برخورد‌های دوگانه

هر چه زمان می‌گذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان آمریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر شده و مشخص می‌شود آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» عرضه شده، دروغی بیش نبوده است. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، حسن رشوند در یادداشتی نوشت:‌ هر چه زمان می‌گذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان آمریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر می‌شود و تازه مردم آمریکا و ملت‌های جهان متوجه می‌شوند آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» به آن‌ها عرضه شده، دروغی بیش نبوده است. 

این روز‌ها جامعه دانشگاهی امریکا با التهابات شدیدی مواجه است آن هم نه برای نیاز‌های مادی یا ضعف در بخش‌هایی از نظام آموزشی، بلکه برای موضوعی که مقامات امریکایی از گذشته تاکنون به دروغ، خود را مدافع سرسخت آن می‌دانند و آن یدک کشیدن عنوان آزادی و حقوق بشر برای نظامی است که تجربه 250 ساله حکمرانی درکاخ سفید مملو از ظلم و تعدی به حقوق انسان‌ها در همین بستر دروغین آزادی از نوع امریکایی آن بوده است. 

چند روزی است که دانشگاه‌های امریکا صحنه تظاهرات گسترده دانشجویان و اساتید در حمایت از مردم مظلوم غزه و اعتراض به ارتکاب جنایات جنگی اسرائیل علیه فلسطینی‌ها است و همزمان پلیس و مقامات ایالتی در اقداماتی هماهنگ، تلاش می‌کنند با دستگیری‌های گسترده و تهدید به اخراج دانشجویان کمپ‌های تحصن دانشجویان را در دانشگاه‌هایی، چون تگزاس، کلمبیا و کالیفرنیا برچینند و با بیش از 25 دانشگاه بزرگ این کشور برخورد پلیسی از نوع خشن داشته باشند. 

نباید از این نکته غافل بود که محیط‌های علمی در امریکا در چنبره دستگاه‌های نظامی و امنیتی است و همان‌گونه که برخی تحصیلکردگان این دانشگاه‌ها گفته‌اند نمی‌توان این مراکز را صرفاً محیط‌های علمی دانست و طبیعی است وقتی محیطی با کارکرد چند منظوره فعالیت می‌کند، هرنوع اعتراض اجتماعی یا سیاسی زیر ذره بین نهاد‌های امنیتی- نظامی قرار می‌گیرد و پلیس با مشاهده اتفاقی یا اعتراضی در دانشگاه به خود اجازه می‌دهد به این محیط‌ها وارد شده و آن‌ها را سرکوب کند. اتفاقی که این روز‌ها در دانشگاه‌های امریکا می‌افتد از این جنس است. حتی برخی از مدیران دانشگاه‌ها به دلیل واکنش‌هایشان به ناآرامی‌ها مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. تا آنجا که سنای دانشگاه کلمبیا قطعنامه‌ای را تصویب کرد که مینوش شفیق، رئیس بریتانیایی- امریکایی دانشگاه کلمبیا را که اصالتی مصری دارد، به بی‌توجهی به طی روند قانونی در قبال دانشجویان و آسیب رساندن به آزادی علمی در نتیجه سرکوب اردوگاه معترضان متهم کرد. شفیق به پلیس نیویورک مجوز داده بود وارد اردوگاه دانشجویان دانشگاه کلمبیا شود و اقدام به بازداشت دسته‌جمعی بیش از 100 دانشجو کند. این اجازه، بحرانی کم‌سابقه را در تاریخ این دانشگاه برجسته امریکایی رقم زد. آخرین باری که مقامات دانشگاه کلمبیا به پلیس اجازه داده بودند وارد فضای دانشگاه شود و دانشجویان معترض را سرکوب کند، به اعتراضات سال 1968 (حدود 56 سال قبل) علیه جنگ ویتنام برمی‌گردد. درنتیجه این اعتراضات، دانشگاه کلمبیا اعلام کرد تا پایان نیم‌سال تحصیلی کنونی، کلاس‌های خود را به صورت نیمه‌حضوری و نیمه‌مجازی برگزار می‌کند. در همین حال، سخنگوی این دانشگاه می‌گوید شرکت‌کنندگان در تجمعات حامی فلسطین، در حال شناسایی هستند و با اخراج موقت از دانشگاه مجازات خواهند شد. این وضعیت دانشگاهی است که در میان دانشگاه‌های دنیا برند محسوب می‌شود و جوانان کشور‌های دیگر برای رسیدن به آنجا سر و دست می‌شکنند. 

ورودپلیس به دانشگاه کلمبیا و دیگر دانشگاه‌های امریکا را مقایسه کنید با اتفاقی که در کوی دانشگاه در سال 1378 در ایران افتاد. با این تفاوت که اعتراض دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های امریکایی نه موضوع داخلی، بلکه یک موضوع جهانی و اعتراض به نسل کشی بود که توسط رژیم صهیونیستی ده‌ها هزار کیلومتر دورتر از سرزمین امریکا اتفاق افتاده است. آنچه در دانشگاه‌های امریکا در حال رخ دادن است بسیار متفاوت از آن چیزی است که در سال 78 در کوی دانشگاه اتفاق افتاد.

اعتراضات دانشگاه‌های امریکا صرفا تجمع و تحصن مسالمت آمیز برای نسل کشی مردم غزه بود که با خشونت بی‌حد و حصر پلیس با ورود به دانشگاه صورت گرفت و دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر و بازداشت شدند. تجمعات این روز‌های دانشگاه‌های امریکا که در بستر نظام لیبرالیسم و با شعار آزادی و دموکراسی شکل گرفته به خشونت انجامیده و هزاران دانشجو و استاد روانه بازداشتگاه‌های پلیس شده‌اند و در آستانه اخراج و تعلیق قرار دارند. این در حالی است که در حادثه کوی دانشگاه تهران اعتراضات ساختارشکنانه و صرفا با رویکرد داخلی و با خشونت و تخریب اموال دانشگاه بود و وقتی پلیس برای فروکش کردن این وضعیت وارد کوی دانشگاه شد از تاج زاده معاون سیاسی وقت وزارت کشور گرفته تا معین وزیر علوم به صحنه آمدند و پلیس را مورد عتاب قرار دادند تا جایی که از شورای امنیت ملی مجوز عدم ورود پلیس در دانشگاه را دریافت کردند.

تفاوت دو محیط علمی در ایران و امریکا برای دو تجمع کاملاً متفاوت، تا این حد است که در امریکا پلیس تحت حمایت رئیس دانشگاه و همه ارکان حکومت وارد دانشگاه می‌شود و هر رفتار خشنی را انجام می‌دهد ولی در ایران هر رفتار خشنی توسط تعدادی دانشجو در محیط دانشجو صورت می‌گیرد و مورد حمایت مسئولان وقت وزارت علوم قرار می‌گیرد. در امریکا دانشجو و استاد کتک می‌خورد و اینجا پلیس با آجر و سنگ مورد حمله قرار می‌گیرد. در امریکا مهد دموکراسی دروغین، رئیس دانشگاه و مسئولان کاخ سفید برای ورود پلیس آن هم برای ضرب و شتم و دستگیری معترضان دانشجویی به خط می‌شوند و اینجا عکس آن عمل می‌کنند. آنجا با اعتراض دانشجویان در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها، استاد فلسفه و علوم سیاسی در کنار دانشجویان قرار می‌گیرد، کتک می‌خورد، روانه بازداشتگاه پلیس و در معرض اخراج و تعلیق قرار می‌گیرد، اینجا ازکسانی که کوچک‌ترین حرکت پلیس کشورمان را زیر ذره‌بین قرار می‌دادند و برای آن توئیت می‌زدند و فضای مجازی را برای حرکت بر ضد پلیس آماده می‌کردند، خبری از تقبیح حرکت خشن پلیس امریکا و برخورد با استادان و دانشجویان نیست. اینجا خبری از جیغ بنفش زیبا کلام، حاتم قادری، محمد فاضلی و مویه کردن آن‌ها برای دانشجویان و اساتیدی که هر روز در زیر مشت و لگد پلیس امریکا قرار دارند، نیست. البته نمی‌توان به این افراد خرده گرفت چراکه وقتی حقانیت موضوعی در زیر چتر لیبرالیسم و دموکراسی غربی تفسیر شود، خونریزی کودکان غزه مباح و تظلم‌خواهی دانشجو و استاد امریکایی برای کودکان و زنان غزه عمل خلاف و مستحق مجازات از نوع رفتار پلیس امریکا خواهد بود.

منبع: جوان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • علت محبوبیت رشته‌های پزشکی و پیراپزشکی در کشورمان چیست؟
  • دانشگاهیان پیشرفت‌های کشور را روایت کنند/ هر استاد و دانشجو یک رسانه باشد 
  • ادامه سرکوب اعتراضات ضدصهیونیستی دانشجویان آمریکا
  • دانشگاهیان پیشرفت‌های کشور را روایت کنند/ هر استاد یک رسانه
  • مهارت آموزی به یک هزار دانشجو در واحد‌های صنعتی دزفول
  • رئیس دانشگاه محقق اردبیلی: چگونه در برابر ضرب و شتم دانشجویان ساکت هستید؟
  • ویدئوی عجیب از وضعیت آموزشی دانشجویان دندانپزشکی 
  • دموکراسی دروغین آمریکا و برخورد‌های دوگانه
  • جای دانشجو زندان نیست!
  • معلمان سکانداران تربیت علمی و اخلاقی جامعه‌اند